با سلام
در این آموزش قصد داریم تا به بررسی مدل مفهومی OSI و فرآیند Encapsulation بپردازیم. شاید این اصطلاخات برایتان کمی دشوار و یا نامفهوم باشد که با یک مثال سعی میکنم تا آن را به درستی توضیح دهم.
یک خودرو را در نظر بگیرید؛ و از خودتان بپرسید که این خودرو برای حرکت به چه چیزی نیاز دارد؟! قاعدتا پاسختان موتور هست. و این موتور برای روشن شدن نیازمند سوخت است که داخل باک خودرو میباشد. سوال بعدی که از خودتان باید بپرسید این است که این سوخت چطور باعث میشود که این موتور روشن شود و باعث تولید انرژی میشود و این انرژی تبدیل به یک نیروی مکانیکی میشود و در نهایت باعث به حرکت در آوردن یک خودرو میشود. قاعدتا یک نقشه ای وجود دارد؛اول بنزین داخل باک ریخته میشود و پمپ بنزین، سوخت موجود در باک را از یک رگلاتور تنظیم فشار عبور داده و در ادامه از یک فیلتر رد میکند و به یک ریل سوخت میرسد که به انژکتور متصل میباشد. سپس انژکتور سوخت را بصورت اتمیزه در داخل سیلند پاشش میکند و با هوای وارد شده به داخل سیلندر مخلوط میشود و با توجه به شرایط داخل موتور جرقه توسط عامل دیگری به اسم شمع زده میشود و انرژی مورد نیاز تولید میشود. همانطور که مشاهده کردید، ۷ مرحله طی شد تا سوخت باعث تولید انرژی شود.
در دنیای عظیم شبکه هم برای انتقال اطلاعات و داده نیازمند یک نقشه هستیم. در واقع لازم است تا بدانیم ارتباط شبکه چه مسیری را طی میکند و در هر قسمت و مسیر برای اطلاعات ما چه اتفاقی میفتد. در دنیای شبکه به این نقشه مدل OSI یا Open System Interconnection گفته میشود. این مدل در واقع یک استاندارد مرجع برای ارتباط بین دو کامپیوتر در یک شبکه کامپیوتری میباشد. یکی از دلایل مهم بوجود آمدن این استاندارد، ارائه یک مدل واحد برای تولید کانندگان و فعالان در هر زمینه ای که به شبکه مربوط میشود بود تا امکان کار و ارتباط با یکدیگر فراهم شود. این مدل در قالب لایه بندی ارائه میشود. در واقع مدل OSI، یک پروتکل پشته یا Stack Protocol میباشد؛ به این معنی که لایه‌ها بصورت پشت سرهم میباشد. در این بستر ۷ لایه وجود دارد (مطابق با تصویر بالا). از لایه ۱ که به سخت افزار مربوط میشود تا لایه ۷ که به نرم افزار مربوط منتهی میشود. درواقع هر درخواستی که بین دو کامپیوتر رد و بدل میشود میبایست این لایه‌ها را طی کند تا از مبدا مشخص به مقصد مشخص برسد. این ارتباط میتواند میان دو کامپیوتر باشد، میتواند بین یک کاربر و یک سرور باشد. به عنوان مثال شما میخواهید وبسایت گوگل را باز کنید. ابتدا وارد مرورگر خود میشوید و آدرس گوگل را تایپ میکنید (لایه ۷) و بعد این درخواست از طریق پروتکل HTTPS رمز نگاری میشود (لایه ۶) و در ادامه مبدا، مقصد و نوع محتوا مشخص میشود (لایه ۵)؛ سپس نوع انتقال داده و درخواست مشخص میشود (لایه ۴) و سپس آدرس منطقی یا IP Address اختصاص داده میشود و بهترین مسیر برای رسیدن به مقصد برآورد میشود (لایه ۳)؛ در ادامه آدرس فیزیکی یا MAC Address تخصیص داده میشود (لایه ۲) و در آخر کل درخواست تبدیل به زبان ماشین (بیت) میشود و ارسال میگردد (لایه ۱). به این فرآیند Encapsulation گفته میشود که در پایین عکس راجع به آن مختصر توضیحی داده شده است.
در قالب یک مثال فهمیدیم که اساس کاری این مدل به چه شکل میباشد. البته در نظر داشته باشید که این مثال تنها به توضیح تئوری پرداخته است و در عمل متفاوت میباشد که در ادامه طبق سیلابس های گفته شده در قسمت قبل این سری آموزش به تمامی آنها پرداخته میشود.
با تشکر
